به گزارش خبرنگار مهر، محسن کمالیان، عضو هیات علمی پژوهشگاه زلزلهشناسی، به دلیل آشنایی خانوادگیاش با خاندان صدر، بویژه آیتالله شهید سیدمحمد بهشتی و امام موسی صدر، به پژوهش بر این خاندان پرداخته و هماکنون مجموعه ۱۸ جلدی «مشاهیر خاندان صدر» را در دست تالیف دارد که تاکنون سه مجلد از این مجموعه منتشر شده است. از میان پژوهشها، مقالات و یادداشتهای او نیز کتابهایی مانند «سفرنامه خاندان صدر» و «فریاد در خاموشی» منتشر شدهاند.
کمالیان همچنین به مناسبتهای مختلف یادداشتهایی را نیز در کانال تلگرامی خود با عنوان «یادداشتهای صدرپژوهی محسن کمالیان» منتشر میکند. او در یکی از یادداشتهای جدید خود درباره مراسم برائت از مشرکین حج، نوشته است: «چند سالی است که مراسم برائت از مشرکین در ایام حج دیگر فروغی ندارد... [این مراسم] از جمله پدیدههایی بود که اختلاف میان ایران و عربستان را دامن میزد. تا جایی که سال ۱۳۶۶ش به کشتار وحشیانه حجاج ایران انجامید.
مراسم برائت از مشرکین همواره با صدور پیام رهبر جمهوری اسلامی خطاب به حجاج بیتالله الحرام همراه بود. امسال نیز مقام رهبری پیام مشابهی فرستاد و طبق معمول سیاستهای آمریکا را در منطقه محکوم کرد.
برپایی مراسم برائت از مشرکین در ایام حج از جمله رویههایی بود که با منش معتدل امام موسی صدر سازگاری نداشت. صدر نه تنها این مراسم، که حتی صدور پیامهای حج به سبک جمهوری اسلامی را نیز صلاح نمیدانست. اولین پیام حج امام خمینی را شخص امام صدر بود که از انتشارش ممانعت کرد. این مطلب را بیواسطه از آیتالله العظمی سید محمدباقر سلطانی طباطبایی (پدر دکتر صادق طباطبایی) شنیدم. سالها پیش روزی به دیدنشان رفتم. لابلای سخنانشان، این خاطره شنیدنی را برایم تعریف کردند:
«فرمودند که در آستانه تشرف به مراسم حج سال ۱۳۴۳ش، پیامی از امام خمینی دریافت نمودند که به زبان فارسی، خطاب به حجاج بیتالله الحرام نگاشته شده بود. امام راحل تازه از زندان و تبعید به قم بازگشته بود. از آقای سلطانی تقاضا کرده بود که پیام مزبور را در مکه به امام صدر تحویل دهد، تا آن بزرگوار هر طور صلاح میداند، پس از اصلاح و تعریب، میان حجاج توزیع کند. آقای سلطانی گفتند که آن سال، هم امام صدر در مراسم حج حضور داشت، هم شهید آیتالله العظمی سید محمدباقر صدر. امام صدر، پس از همفکری با آیات عظام سلطانی و شهید صدر، انتشار پیام امام خمینی را در میان حجاج بیتالله الحرام مصلحت ندانسته بود. لذا از انجام این امر ممانعت کرد.» وی اغلب سالهای بعد را نیز در مراسم حج حضور داشت. این اولین و آخرین باری بود که امام خمینی انجام چنین مأموریتی را به وی محول نمود.»
کمالیان در ادامه این یادداشت بزرگانی چون آخوند خراسانی، میرزا حسن شیرزای، سید ابوالحسن اصفهانی و حاجآقا حسین بروجردی و همچنین آیتالله العظمی سیستانی را نیز مخالف با مراسم برائت از مشرکین دانسته و آرزو میکند که تا دیر نشده جمهوری اسلامی ایران نیز منش معتدل امام صدر و دیگر بزرگان عالم تشیع را در سیاستهای منطقهای و جهانی خود الگو قرار دهد.
در اینکه امام موسی صدر روابط حسنهای با حکام منطقه (از جمله پادشاه عربستان) داشت، شکی نیست، اما چند ابهام در این یادداشت به چشم می خورد که در ذیل به آنها اشاره میشود:
نخست اینکه مرحوم آیتالله سلطانی طباطبایی اکنون در قید حیات نیست که صحت این مدعا را تایید یا رد کند، اما هم ایشان و هم امام موسی صدر از بزرگان و مشاهیر شیعه بوده و هستند و قاعدتا اگر چنین اتفاق مهمی (یعنی پیغام امام خمینی(ره) برای امام موسی صدر با محتوای برائت از مشرکین) رخ میداد، باید در خاطرات مرحوم سلطانی طباطبایی و اشخاص مرتبط با ایشان، امام موسی صدر و آیتالله شهید سیدمحمدباقر صدر، نیز به آن اشاره میشد، اما فقط آقای کمالیان است که چنین خاطرهای را نقل میکند. کاش نویسنده، این خاطره را همراه با مستنداتی ارائه میکرد. کمالیان آرشیوی غنی از خاندان صدر دارد و معمولا صحبتهای خود با بزرگان را ضبط میکند، کاش اگر فایل صوتی از این دیدار با مرحوم آیتالله سلطانی دارند، آن را منتشر کنند.
نکته دیگر: معمولا در ارتباط میان علما، اگر یکی از آنها خواهشی از دیگری میکرد، اگر طرف دوم حتی آن را به مصلحت نیز نمیدانست، تمام تلاش خود را برای انجام آن خواهش به کار میبرد. در خاطرات علمای مشهور این نکته بسیار به چشم میخورد.
نکته سوم: در تاریخ معاصراز توجه امام خمینی (ره) به امام موسی صدر، روایتهای مهمی نقل شده است که در ذیل به چند مورد از آنها اشاره میشود.
مورد نخست: «وقتی مرحوم آیت الله سید محمدعلی موحد ابطحی از امام راحل سوال کرده بود، که «بر فرض پیروزی، آیا کسی را دارید که در رأس حکومت آینده ایران قرار دهید؟» امام در پاسخ فرمود: «آری! رفیق خودت آقا موسی».
مورد دوم: امام راحل در تابستان سال ۱۳۵۵ که فشارهای سید حسن شیرازی و پیروان او در سوریه علیه امام صدر به اوج خود رسیده بود، قاطعانه دستور دادند تا پرداخت شهریه به حوزه علمیه زینبیه و شاگردان مرحوم شیرازی قطع شود.
مورد سوم: امام خمینی(ره) وقتی در اولین روز اقامت خود در پاریس با آقای دکتر صادق طباطبایی خواهرزاده امام صدر روبهرو شدند، در پاسخ به این سوال که «آقا، شما کجا و اینجا کجا؟» اظهار کردند: «اگر دائیت بود که ما به اینجا نمی آمدیم!»
این موارد را اگر در کنار پیگیریهای مداوم امام در جریان پرونده ربودن امام موسی صدر بگذاریم، به این سوال میرسیم که: «چگونه امام خمینی(ره) این میزان علاقه را به شخصی داشت که به قول آقای محسن کمالیان از اجرای خواهشهای او سرباز میزد؟» آیا پس از این اتفاق رابطه این دو عالم شهیر اینقدر صمیمانه باقی میماند؟ اصولا چرا اطرافیان و مشاوران امام خمینی که بعضا هم با امام صدر رابطه چندان خوبی نداشتند به این نکته اشارهای نکردهاند؟
نکته چهارم: امام موسی صدر تنها سه بار به حج رفت و یکباره هم به عمره مشرف شد و این گونه نبود که هر سال به حج برود. اتفاقا هیچ سندی مبنی بر حضور امام موسی صدر در سال ۱۳۴۳، برابر با ۱۹۶۴ میلادی، در حج در دست نیست. در مجموعه ۱۲ جلدی «گام به گام با امام» که همه برنامههای امام صدر را به صورت روزنگار در ان ثبت شده هیچ مدرکی مبنی بر حضور امام صدر در حج در آن سال وجود ندارد.
نکته پنجم: مراجعه به اسناد ساواک و همچنین مکاتبات و پیامهای امام خمینی نشان میدهد که ایشان در مقطع پس از آزادی از زندان در سال ۱۳۴۳ تمایلی به تشدید التهابات سیاسی نداشتند، تا آبان ۱۳۴۳ که به شدت در مقابل جریان کاپیتولاسیون موضع گیری کردند. نکته مهمتر این است که امام خمینی(ره) در سالهای پیش از انقلاب تنها یکبار و آن هم در سال ۱۳۴۹ پیامی برای حجاج ارسال کردند و در آن پیام نیز بر وحدت مسلمانان تاکید و بر توطئههای دشمنان اسلام مبنی بر تفرقه هشدار دادند. در این پیام همچنین بر علیه رژیم پهلوی که آماده برگزاری جشنهای ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی میشد، موضع میگیرند. در این پیام به هیچ عنوان خبری از بحث برائت از مشرکین نیست و اصولا امام (ره) این ایده را پس از انقلاب مطرح کردند.
همچنین هیچ سندی مبنی بر ارسال پیام امام به حجاج در پیش و پس از سال ۱۳۴۹ تا پس از پیروزی انقلاب در دسترس نیست. سوال اینجاست که چرا امام در سالهای پس از ۴۹ پیامی برای حجاج ارسال نکرد، آیا امام موسی صدر جلوی او را گرفت؟
نکته چهارم: نویسنده بر اساس چه مستنداتی به این نتیجه رسیده است که بزرگانی چون آخوند خراسانی و میرزا حسن شیرزای با ایدهای که امام خمینی(ره) سالها پس از ایشان مطرح کرد، مخالف بودهاند؟
و سوالات بسیار دیگر. مهم اینجاست که آقای محسن کمالیان که دستی در پژوهشهای تاریخی دارند، باید در یادداشتهای خود به لوازم علمی این پژوهشها ملتزم بوده و مطالب خود را همراه با سند منتشر کنند. امام موسی صدر در اصول دینشناسی خود از معتقد به تفاسیر عصری از قرآن و نصوص دینی است. او بویژه در تفاسیر خود از آیات کلام الله مجید به جامعه روز توجه داشت و به حل مشکلات جامعه بر اساس کلام الله مجید میپرداخت. به نظر راقم این سطور بعید نبود که اگر امام صدر فرصت بیشتری پیدا میکرد از تعبیر قرآنی برائت از مشرکین نیز تفسیر به روز (و شاید مطابق با نظر امام خمینی) ارائه میکرد.
امید است که پژوهشگران حوزه تاریخ بویژه تاریخ معاصر به لوازم پژوهش و ارائه اسناد معتبر الزام داشته باشند.
نظر شما